برخي از كشورها ، شيوه ريشه كني اين بيماري را با به كار گيري از كشتار اجباري طيوران بيمار و همينطور ، نابودي محصولات داراي ارتباط با آن ها پذيرفته اند . چند از كشورها هم ، كاربرد واكسن هاي زنده يگانه لنتوژن را مجاز مي داند و در مواقعي هم ، از واكسن هاي زياد كار كشته تر به كارگيري مي كنند . اين درحاليست كه در بعضا كشورها هم ، چرخش مضاعف بدخيم اين بيماري ادامه داراست . چرا كه چنين كشورهايي در تلاشند تا با واكسيناسيون طيوران ، از چرخش ويروس فوق ، پرهيز به عمل آورند .
سويه هايي از ويروس بيماري نيوكاسل كه در واكسن هاي زنده تجاري قضيه به كار گيري قرار گرفته اند ، در سه گروه طبقه بندي مي شوند : گروهي كه فاقد آرم و علائم مختص مي باشند زيرا VG/GA و V4 . واكسن هاي لنتوژنيك مثل B1 ، LaSota ، F و از سوي ديگر ، واكسن هاي منوژنيك چون Roakin ، Muktswar و Komarov . جدا نمودن چنين سويه ها از يكديگر به فاكتورهايي چون گزينش ، كلون كردن و همينطور برآورد معيارهاي متفاوتت در توليد و بكارگيري آنها گشوده مي گردد . همه ويروس هاي واكسن مزوژنيك ، واجد دو جفت اسيدآمينه پايه در شكافت بخش F0 بوده و مقدار ICPI آن ها در حدود 1 .4 مي باشد . بخش اعظم ويروس واكسن هاي زنده در حفره آلانتوئيك تخم مرغ هاي واجد جنين پرورش مي كنند . اين درحاليست كه بر مبنا برآوردهاي فيس گرفته ، برخي از سويه هاي مزوژنيك ، به سيستم هاي متفاوت كشت بافتي عادت كرده اند . از سوي ديگر ، مديريت چنين واكسن هايي نيز نيز به چهره مخصوص و هم گروهي مي باشد .
واكسن هاي كشته قدرتمند : چنين واكسن هايي از مايع آلانتوئيكي حاصل مي شوند كه فاقد بيماري زايي ميباشد . چنين واكسن هايي با روغن هاي ارگانيك همپا مي شوند . بنابراين ، چنين واكسن هايي ، گران خيس از واكسن هاي زنده خواهند بود . در پروسه تنظيم واكسن هاي غيرفعال ، هر دو سويه بدخيم و لنتوژنيك زمينه استعمال قرار گرفته اند . ولي از منظر در اختيار گرفتن وضعيت ايمني ، به كارگيري از سويه هاي لنتوژنيك مناسب تر است چرا كه در مورد ها ديگر ، مقادير بالايي از ويروس هاي بدخيم مورد استفاده قرار مي گيرند و تحت چنين شزايطي ، امكان عدم سركوب ويروس ها و همچنين ، آلودگي هاي بعدي وجود خواهد داشت . مقادير بالاي ويروس به خواسته توليد واكسن نيرومند ، از اهميت فراواني برخوردار مي باشند چرا كه پس از تهيه واكسن طيور ، هيچگونه تكثيري در ويروس ها روي نخواهد داد . بر مبنا تجربيات به دست آمده ، با به كار گيري از سويه Ulster 2c ميتوان به تيترهاي بالايي دست يافت . اين درحاليست كه برخي از واكسن هاي تجاري غيرفعال با به كارگيري از بذر سويه هاي B1 ، LaSota يا اين كه F به دست آمده اند . استفاده از تزريق عضلاني يا زيرجلدي به پرندگان ، اين اطمينان را ساخت خواهد نمود كه هر پرنده ، دوز استاندارد و مناسبي را به صورت منحصر به فرد ، دريافت كرده ميباشد . رئيس مطلوب برنامه هاي ايمني سازي پرنده ها در برابر بيماري نيوكاسل كه با استعمال از واكسن هاي زنده و همينطور ، غيرفعال روغني فيس مي پذيرد ، عموما سبب ساز بالا رفتن تيترهاي آنتي بادي سرم پرندگان در دوران بازه هاي طولاني خيس خواهد شد . از سوي ديگر ، در صورتيكه بازه فرايند ايمني سازي طيوران كوتاهتر گردد ، ويروس كمتري هم در سالن پرورش ، منتشر خواهد شد . اين در حاليست كه مي بايست پرندگان را با مقادير بالاتري از ويروس بحران داد تا بتوان علائم باليني بيماري را مشاهده نمود . بر پايه گزارشات منتشر شده ، مجموعه هاي متفاوتي با ژن HN ايمني زا مي باشد . چنين مجموعه هايي در تركيب با آبله ماكيان ، ويروس واكسينيا ، آبله كبوتر يا هرپس ويروس بوقلمون ، به كار برده مي شوند . اين در حاليست كه در بسياري از متنها علمي ، استفاده از اين ناقلين ، واكسن و تكنولوژي داراي ارتباط با آن ها در طيور صنعتي را ، منوط به عدم تاثيرات آن ها بر ايمني مادري دانسته اند . به هرحال ، بضاعت چنين واكسن هايي در مهيا نمودن حفاظت هاي محلي ( همانند حفاظت جزئي ناي ) كمتر از پاره اي است كه با واكسن هاي زنده NDV موسوم به دست مي آمده است . نكته ايي كه به طور حتم ، مي بايست مد حيث قرار گيرد .
برخي از كشورها ، شيوه ريشه كني اين بيماري را با به كار گيري از كشتار اجباري طيوران بيمار و همينطور ، نابودي محصولات داراي ارتباط با آن ها پذيرفته اند . چند از كشورها هم ، كاربرد واكسن هاي زنده يگانه لنتوژن را مجاز مي داند و در مواقعي هم ، از واكسن هاي زياد كار كشته تر به كارگيري مي كنند . اين درحاليست كه در بعضا كشورها هم ، چرخش مضاعف بدخيم اين بيماري ادامه داراست . چرا كه چنين كشورهايي در تلاشند تا با واكسيناسيون طيوران ، از چرخش ويروس فوق ، پرهيز به عمل آورند .
سويه هايي از ويروس بيماري نيوكاسل كه در واكسن هاي زنده تجاري قضيه به كار گيري قرار گرفته اند ، در سه گروه طبقه بندي مي شوند : گروهي كه فاقد آرم و علائم مختص مي باشند زيرا VG/GA و V4 . واكسن هاي لنتوژنيك مثل B1 ، LaSota ، F و از سوي ديگر ، واكسن هاي منوژنيك چون Roakin ، Muktswar و Komarov . جدا نمودن چنين سويه ها از يكديگر به فاكتورهايي چون گزينش ، كلون كردن و همينطور برآورد معيارهاي متفاوتت در توليد و بكارگيري آنها گشوده مي گردد . همه ويروس هاي واكسن مزوژنيك ، واجد دو جفت اسيدآمينه پايه در شكافت بخش F0 بوده و مقدار ICPI آن ها در حدود 1 .4 مي باشد . بخش اعظم ويروس واكسن هاي زنده در حفره آلانتوئيك تخم مرغ هاي واجد جنين پرورش مي كنند . اين درحاليست كه بر مبنا برآوردهاي فيس گرفته ، برخي از سويه هاي مزوژنيك ، به سيستم هاي متفاوت كشت بافتي عادت كرده اند . از سوي ديگر ، مديريت چنين واكسن هايي نيز نيز به چهره مخصوص و هم گروهي مي باشد .
واكسن هاي كشته قدرتمند : چنين واكسن هايي از مايع آلانتوئيكي حاصل مي شوند كه فاقد بيماري زايي ميباشد . چنين واكسن هايي با روغن هاي ارگانيك همپا مي شوند . بنابراين ، چنين واكسن هايي ، گران خيس از واكسن هاي زنده خواهند بود . در پروسه تنظيم واكسن هاي غيرفعال ، هر دو سويه بدخيم و لنتوژنيك زمينه استعمال قرار گرفته اند . ولي از منظر در اختيار گرفتن وضعيت ايمني ، به كارگيري از سويه هاي لنتوژنيك مناسب تر است چرا كه در مورد ها ديگر ، مقادير بالايي از ويروس هاي بدخيم مورد استفاده قرار مي گيرند و تحت چنين شزايطي ، امكان عدم سركوب ويروس ها و همچنين ، آلودگي هاي بعدي وجود خواهد داشت . مقادير بالاي ويروس به خواسته توليد واكسن نيرومند ، از اهميت فراواني برخوردار مي باشند چرا كه پس از تهيه واكسن طيور ، هيچگونه تكثيري در ويروس ها روي نخواهد داد . بر مبنا تجربيات به دست آمده ، با به كار گيري از سويه Ulster 2c ميتوان به تيترهاي بالايي دست يافت . اين درحاليست كه برخي از واكسن هاي تجاري غيرفعال با به كارگيري از بذر سويه هاي B1 ، LaSota يا اين كه F به دست آمده اند . استفاده از تزريق عضلاني يا زيرجلدي به پرندگان ، اين اطمينان را ساخت خواهد نمود كه هر پرنده ، دوز استاندارد و مناسبي را به صورت منحصر به فرد ، دريافت كرده ميباشد . رئيس مطلوب برنامه هاي ايمني سازي پرنده ها در برابر بيماري نيوكاسل كه با استعمال از واكسن هاي زنده و همينطور ، غيرفعال روغني فيس مي پذيرد ، عموما سبب ساز بالا رفتن تيترهاي آنتي بادي سرم پرندگان در دوران بازه هاي طولاني خيس خواهد شد . از سوي ديگر ، در صورتيكه بازه فرايند ايمني سازي طيوران كوتاهتر گردد ، ويروس كمتري هم در سالن پرورش ، منتشر خواهد شد . اين در حاليست كه مي بايست پرندگان را با مقادير بالاتري از ويروس بحران داد تا بتوان علائم باليني بيماري را مشاهده نمود . بر پايه گزارشات منتشر شده ، مجموعه هاي متفاوتي با ژن HN ايمني زا مي باشد . چنين مجموعه هايي در تركيب با آبله ماكيان ، ويروس واكسينيا ، آبله كبوتر يا هرپس ويروس بوقلمون ، به كار برده مي شوند . اين در حاليست كه در بسياري از متنها علمي ، استفاده از اين ناقلين ، واكسن و تكنولوژي داراي ارتباط با آن ها در طيور صنعتي را ، منوط به عدم تاثيرات آن ها بر ايمني مادري دانسته اند . به هرحال ، بضاعت چنين واكسن هايي در مهيا نمودن حفاظت هاي محلي ( همانند حفاظت جزئي ناي ) كمتر از پاره اي است كه با واكسن هاي زنده NDV موسوم به دست مي آمده است . نكته ايي كه به طور حتم ، مي بايست مد حيث قرار گيرد .